یکی از مشخصات مهم و اساسی خاکهای ریزدانه، خاصیت خمیرایی یا حدود آتربرگ آنهاست که بهصورت مستقیم در طبقهبندی و پیشبینی ویژگیهای مکانیکی و رفتار خاک کاربرد دارند. هدف از این پژوهش،بررسی تأثیر تیمارهای مختلف خشک کردن نمونۀ خاک در حدود آتربرگ و نیز نوع دستگاه اندازهگیری در تعیین حد روانی و اثرهای این عوامل در کلاسهبندی یونیفاید متناظر خاک است. همچنین در این تحقیق، نتایج روش حد روانی تکنقطهای کازاگرانده با روش چندنقطهای معمول مقایسه شد. به این منظور، نمونههای خاک از سه تیپ مختلف پوشش گیاهی جنگل آموزشی و پژوهشی دانشگاه تهران و از هر تیپ، از پنج عمق متفاوت تهیه شد و به آزمایشگاه انتقال یافت. نتایج نشان داد که تیمار خشک کردن موجب تفاوت در کلاسهبندی خاک در 33 درصد نمونهها شد. استفاده از روش آونخشک نسبت به هواخشک بهطور متوسط سبب کمبرآوردی 5/14، 7/13 و 10 درصدی بهترتیب حد روانی، حد خمیری و شاخص خمیری شد. نتایج مقایسۀ دو دستگاه کازاگرانده و مخروط نفوذ برای تعیین حد روانی خاک، نشان داد که با وجود نزدیک بودن نتایج دو روش در یک نمونه از 15 نمونه خاک موجب کلاسهبندی متفاوت خاک شد. در نهایت، استفاده از روش تکنقطهای در تعیین حد روانی، اختلافی با روش چندنقطهای نشان نداد و اختلاف حد روانی دو روش بهطور متوسط 26/0 درصد بود که به تغییر شاخصها در مرزهای نمودار خمیرایی کازاگرانده منجر نشد؛ بنابراین روش تکنقطهای در موارد وجود تجربۀ کافی و تعداد نمونۀ زیاد، بهعنوان جایگزین مطمئن روش معمول چندنقطهای قابل توصیه است. نتایج این مطالعه نشان داد که حتی سادهترین موارد در روند انجام آزمایشهای خمیرایی خاک مانند روش خشک کردن نمونهها نیز میتواند صحت نتایج را تحت تأثیر قرار دهد.