انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
بررسی قابلیت تثبیت جادههای جنگلی با استفاده از مواد پلیمری (مطالعة موردی: جنگل خیرود)
1
10
FA
بسیاری از زیانهای عمدة ساخت جاده در جنگل با خصوصیات خاک تشکیل دهندة بستر جاده ارتباط مستقیم دارد. برخی خاکها بهدلیل مشخصات فنی نامطلوب، مشکلاتی را در جادهسازی ایجاد میکنند. روشهای مختلفی برای بهبود و اصلاح خاکهای مشکلدار پیشنهاد شده است. در این پژوهش قابلیت یک نوع مادة پلیمری در این زمینه آزمون شد. از آنجا که بافت خاک مسیر جاده در سری نمخانة جنگل آموزشی- پژوهشی خیرود، ریزدانه با درصد رس و خمیرایی بالاست، برای ساخت جاده بر روی آن باید خواص مکانیکی را تغییر داد و خاک را تثبیت کرد. بههمین منظور آزمایشهای متنوع شامل شناسایی، حدود آتربرگ، تراکم وCBR بر روی نمونههای خاک تیمارشده با درصد پیشنهادی از طرف سازندگان این ماده و نمونههای خاک شاهد انجام گرفت. نتایج نشان داد مادة پلیمری سبب کاهش حدود روانی و خمیری و شاخص خمیری شده است. همچنین تیمار مورد نظر موجب کاهش رطوبت بهینه و افزایش حداکثر دانسیتة خشک و ظرفیت باربری میشود. البته میزان بهبود خصوصیات خاک و بهویژه ظرفیت باربری در حد ادعاشده توسط شرکت تولیدکننده نیست و سبب بهبود کلاسة خاک از نظر ظرفیت باربری نمیشود. بنابراین این ماده هنوز نمیتواند جایگزینی مناسب برای کاهش ضخامت شنریزی باشد.
جادههای جنگلی,خصوصیات مکانیکی خاک,ظرفیت باربری,مواد پلیمری
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6046.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6046_63b2874e9f66b5659b37f1c0c1486ffd.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
مقایسة توابع غیرخطی ارتفاع و قطر برابرسینه برای گونة راش شرقی در یک جنگل ناهمسال آمیختة خزری (مطالعة موردی: جنگل آموزشی و پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس)
11
22
FA
معادلات ارتفاع و قطر برابرسینه اغلب برای برآورد ارتفاع درختان، زمانی که فقط قطر درختان اندازهگیری میشوند بهکار میروند. از آنجا که اندازهگیری قطر درخت سادهتر و کمهزینهتر است و خطای اندازهگیری کمتری نسبت به ارتفاع درخت دارد، از این معادلات برای پیشبینی ارتفاع درخت استفاده میشود. در مطالعة حاضر نوزده مدل غیرخطی ارتفاع و قطر برای دادههای گونة راش (<em>Fagus orientalis</em> Lipsky) در جنگل آموزشی و پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس برازش داده شدند. دادهها به دو دسته تقسیم شدند. 315 پایه درخت برای مدلسازی و 290 پایه برای اعتبارسنجی استفاده شد. برای انتخاب مناسبترین مدل از معیارهای مجذور میانگین مربعات خطا، ضریب تبیین تعدیلیافته، معیار اطلاعاتی آکائیک و میانگین خطا و بررسی بیولوژیک مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که مدلهای مورد استفاده توانستهاند 70 تا 76 درصد تغییرات را توجیه کنند. بهمنظور بررسی بیشتر، دادههای اعتبارسنجی به کلاسههای قطری 5 سانتیمتری تقسیم و میانگین خطا یا اریبی برای هر مدل در هر کلاسه محاسبه شد و نمودار مربوط ترسیم شد. با در نظر گرفتن جنبههای ریاضی و بیولوژیک مدلها، مدلهای Weibul، Schnute و Richards عملکرد قابلقبولتری دارند که از بین آنها مدل Richards با توجه به کارایی بهتر در مقایسه با دو مدل دیگر، بهعنوان مدل نهایی برای پیشبینی ارتفاع درخت راش در منطقة تحقیق پیشنهاد میشود.
جنگل خزری,راش,رگرسیون غیرخطی,مدلهای رویشی
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6047.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6047_84175f4811a657859dc3384d30bae60d.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
بررسی برخی تغییرات عناصر پرمصرف و کممصرف در شاخساره و خاک نهالهای گلدانی بلندمازو (Quercus castaneifolia C.A.Meyer) تحت شرایط غرقابی
23
34
FA
هدف این پژوهش بررسی برخی تغییرات عناصر پرمصرف و کممصرف در شاخساره و خاک نهالهای گلدانی بلندمازو رشدیافته در شرایط غرقابی است. بدین منظور نهالهای گلدانی در طرحی کاملاً تصادفی در رژیم های غرقابی دائم و دورهای و تیمار شاهد بهمدت 120 روز بررسی شدند. نتایج نشان داد که غرقابی سبب کاهش درصد کربن آلی، نیتروژن کل و پتاسیم قابل جذب خاک شد، طوریکه در تیمار غرقابی دائم نسبت به شاهد غلظت پتاسیم قابل جذب 49 درصد کاهش و غلظت آهن و منگنز در دسترس خاک بهترتیب 42 و 51 درصد افزایش یافت. در رژیمهای غرقابی تجمع عناصر غذایی در برگ نهالها کاهش یافت و این کاهش برای نیتروژن، کلسیم و منیزیم در محیط غرقابی دائم بیشتر از محیط غرقابی دورهای بود. غلظت روی در محیط غرقابی دائم کاهش یافت. در هر دو رژیم غرقابی دائم و دورهای، در مقایسه با تیمار شاهد غلظت منگنز در برگ نهالها حدود 5/2 برابر و غلظت آهن به ترتیب 5/2 و 5/3 برابر شد. بین اغلب عناصر خاک و برگ همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشت. در مجموع، عناصر پرمصرف در شاخساره و خاک نهالهای غرقابی کاهش پیدا کرد اما عناصر کممصرف افزایش یافت. نظر بهاینکه برخی عناصر پرمصرف در خاک و برگ نهالهای رشدیافته در محیط غرقابی دورهای بیشتر از محیط غرقابی دائم بوده است این انتظار وجود دارد که وضعیت رویش نهال بلندمازو در محیط غرقابی دورهای مطلوبتر از محیط غرقابی دائم شود.
بلندمازو,تجمع عناصر غذایی,عناصر کممصرف,غرقابی دائم,غرقابی دورهای
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6048.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6048_f6cea0a0a4fe1f032eb276be0681c650.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
رابطة مقدار رطوبت سوختی برگ گونه بلوط ایرانی (Quercus brantii) با دادههای طیفی در ذخیرهگاه جنگلی چهارطاق استان چهارمحال و بختیاری
35
48
FA
رطوبت گیاه، از عاملهای مهم در تعیین وضع فیزیولوژیکی گیاه، شرایط سلامت، تعیین وضع استرس گیاه، ارزیابی خشکسالی و احتمال بروز آتشسوزی در جوامع جنگلی، بهخصوص جنگلهای با تاجپوشش باز است. نتیجه تحقیقهای سنجش از دوری درصدد نشان دادن امکان برآورد متغیرهای گیاهی با هزینه کمتر، سرعت بیشتر و اطلاعات بهنگام، نسبت به روشهای زمینی بوده است. در این تحقیق رابطۀ مقدار رطوبت سوختی، ضخامت آب معادل و وزن ویژه برگ گونه بلوط ایرانی (<em>Quercus</em> <em>brantii</em>) با شاخصهای طیفی بررسی شد. به اینمنظور 40 درخت بلوط بهطور تصادفی در دو دامنۀ جنوبی و غربی انتخاب و از هر چهار جهت اصلی تاج درختها تودهای برگ برای اندازهگیری طیفی برداشت شد. اطلاعات طیفی برگها در محدودۀ طول موج 350 تا 2500 نانومتر با استفاده از دستگاه طیفسنج زمینی ثبت شد. سپس 30 برگ از بین تودۀ برگ برای اندازهگیری متغیرهای گیاهی (سطح، وزن تر و خشک برگها) جدا شد. بنابر نتایج، شاخص رطوبت (WI) بیشترین ضریب همبستگی معنیدار (22/0=r ،P<0/001) را با مقدار رطوبت سوختی دارد. همچنین، دو شاخص WI و تفاوت گیاهی نرمالشده (NDVI) روابط معنیداری با مقدار رطوبت سوختی و وزن ویژه برگ نشان دادند. هیچکدام از شاخصهای طیفی رابطۀ معنیداری با ضخامت آب معادل نداشتند. بهعبارت دیگر هیچکدام از شاخصها در این تحقیق، ارتباط معنیداری را با متغیرهای مورد بررسی در جهتهای مختلف تاج نشان ندادند. درحالیکه این تفاوت در دامنۀ جغرافیایی غربی و جنوبی بین ضخامت آب معادل برگ و شاخصهای NDVI ، ]1242و 1108[ NDSI و ]1457و 1108[ NDSI معنیدار بوده است.
سنجش از دور,شاخص طیفی,ضخامت آب معادل,طیفسنجی زمینی,مقدار رطوبت سوختی
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6049.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6049_e9066cf61a048794698c016c8c745c67.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
بررسی میزان مسلحسازی ریشة توسکا بهمنظور کاربرد در زیستمهندسی
49
58
FA
ریشة گیاهان با افزایش مقاومت برشی و مسلحسازی خاک، موجب افزایش پایداری دامنهها میشود. میزان مسلحسازی یک گونه، به ویژگیهای زیستفنی از قبیل تراکم و مقاومت کششی ریشهها بستگی دارد که این مطالعه به بررسی این ویژگیها پرداخته است. بهمنظور تعیین نسبت سطح ریشه به خاک، از روش دیوارة پروفیل استفاده شد و تعداد و قطر همة ریشهها در هر افق اندازهگیری شد. برای اندازهگیری مقاومت کششی ریشهها از دستگاه اینسترون استاندارد استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش عمق خاک، تعداد ریشهها کاهش مییابد. روند تغییرات مقاومت کششی ریشهها با افزایش قطر بهصورت تابع توانی کاهشی و میانگین آن، 29/16 مگاپاسکال بود. با استفاده از نتایج حاصل از خصوصیات زیستفنی و مدل Wu، مقدار مسلحسازی برآورد شد که کمینه و بیشینه آن بهترتیب 55/0 و 76/110 کیلوپاسکال بود. از نتایج حاصل، میتوان در محاسبات مربوط به تثبیت دامنهها بهروش زیستمهندسی بهره گرفت.
زیستمهندسی,مسلحسازی خاک,مقاومت کششی ریشه,نسبت سطح ریشه به سطح خاک
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6050.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6050_2f1d78d75cb43c6e8a36a72980ca5a80.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
جداسازی جمعیتهای برودار (Quercus brantii) با استفاده از شاخصهای کلانشکلی برگ
59
74
FA
در این تحقیق ٣٧ جمعیت درختان برودار (<em>Quercus brantii</em>) در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان و چهارمحال و بختیاری انتخاب شدند. سپس نمونههای برگ از جهات مختلف تاج درختان تکتنه (با ریخت دانهزاد) برداشت شدند. ابعاد نسبی و شاخصهای مختلفی از برگ شامل نسبت طول به عرض پهنک برگ، نسبت طول پهنک به طول دمبرگ، تعداد دندانهها، تعداد رگبرگها، زاویة بیرونیترین دندانة پهنک برگ، و نیز شاخص ابداعی جدیدی به نام شاخص دندانهای محاسبه شدند. نتایج تحلیل واریانس آشیانهای، مؤید الگوی یکسان تغییر شکل برگهای گونة برودار در دامنة مطالعات این تحقیق از تفاوت بیشتر در گروههای بزرگتر (اجتماعات مختلف) بهسمت تفاوت کمتر در گروههای کوچکتر (جمعیت درخت و محل قرارگیری برگ داخل تاج) است. خوشهبندی جمعیتها با استفاده از شاخصهای برگی، نشان داد که اجتماع بلوط زاگرس جنوبی، کاملاً از سه اجتماع دیگر این گونه متمایز است (درصد تفاوت تا 50 درصد) و شاخصهای متمایزکننده بهخصوص شاخص تعداد و شکل دندانههای حاشیة برگ، عامل اصلی این تمایز هستند. روش تحقیق و استفاده از شاخصهای برگی مناسب بهکاررفته در این تحقیق، با در نظر داشتن دو عامل شکلپذیری فنوتیپی و ارثپذیری، نیاز به بازنگری دوباره در ردهبندی کمپلکس این گونه با درنظر گرفتن تئوری جدایی جغرافیایی را مطرح میکند. عامل اصلی این جدایی بهجز تغییرات عرض جغرافیایی (بیش از ٨٠ درصد توضیحدادهشده توسط شاخص دندانهای)، تغییرات ارتفاع از سطح دریاست.
برودار, تنوع داخلگونهای,ریختشناسی برگ,زاگرس,شکلپذیری فنوتیپی
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6051.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6051_78212ef5a5680e4832d7613b7676b2f2.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
تغییرات ترکیب و تنوع گونهای گیاهان زیراشکوب در تودههای خالص و آمیختة راش شرقی (مطالعة موردی: جنگل خیرود- نوشهر)
75
86
FA
هدف از این تحقیق، مقایسة ترکیب و تنوع گونهای علفی در تودههای خالص و آمیختة راش در جنگل خیرود نوشهر است. 9 تودة خالص و 15 تودة آمیخته راش انتخاب شدند. در هر توده یک قطعه نمونه 400 متر مربعی (20×20متر) برای تعیین نوع و فراوانی- پوشش گونههای زیراشکوب با استفاده از جدول ترکیبی برآون- بلانکه پیاده شد. همچنین در هر پلات، نسبت راش در لایة درختی بهعنوان یک پارامتر محیطی محاسبه شد. در مرکز قطعات نمونه از دو عمق 10-0 و 30-10 سانتیمتری افق معدنی نمونههای خاک برداشت شد و متغیرهای اسیدیتة خاک، درصد مواد آلی، آهک، درصد نیتروژن کل، فسفر قابل جذب و پتاسیم تبادلی اندازهگیری شدند. به منظور ارزیابی تنوع گونهای در قطعات نمونه، از شاخصهای غنای گونهای، تنوع گونهای شانون، یکنواختی شانون و تنوع گونهای سیمپسون استفاده شد. از روش رستهبندی مقیاسبندی چندبعدی غیرمتریک برای بررسی گرادیان تغییرات پوشش زیراشکوب در تودههای مختلف، و از آزمون آماری t-studentبرای معنیدار بودن اختلاف بین میانگین شاخصهای تنوع گونهای در تودههای خالص و آمیختة راش استفاده شد. نتایج آنالیز رستهبندی مقیاسبندی چندبعدی غیرمتریک نشان داد پوشش زیراشکوب تودة خالص با تودة آمیخته راش تفاوت دارد و در گروههای مجزا قرار میگیرند. گرادیان عمدة این تغییرات در درجة اول، نسبت راش در اشکوب درختی و سپس مقدار مواد آلی و نیتروژن در عمق اول (افق سطحی) خاک هستند. همة شاخصهای تنوع گونهای و فراوانی بسیاری از گونههای زیراشکوب در تودههای آمیخته نسبت به توده خالص راش بیشتر است. درصد فراوانی بسیاری از گونهها مانند <em>Carex divulsa</em><em>، </em><em>Calystegia sylvestris</em>و <em> Brachypodium sylvaticum</em>با افزایش نسبت راش در اشکوب درختی کاهش یافته است، اما گونههای سایهپسند مانند <em>Cardamine bulbifera</em>، <em>Mercurialis perennis</em> در تودة خالص راش با درصد فراوانی بیشتری نسبت به تودة آمیخته مشاهده شدهاند.
تنوع گونهای,تودههای راش,جنگلهای هیرکانی,گونههای زیراشکوب
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6052.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6052_25dd7a106064d5456db20d3103e4f8b0.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
ارزیابی مدل Gash Sparse در برآورد بارانربایی تودة کاج تهران (Pinus eldarica) در منطقة نیمهخشک
87
98
FA
آگاهی از اندازة بارانربایی توسط تاجپوشش درختان در مدیریت منابع آبی جنگلکاریهای مناطق خشک و نیمهخشک حائز اهمیت است. هدف از اجرای تحقیق حاضر، ارزیابی مدل Sparse Gash در برآورد بارانربایی جنگلکاری توده خالص کاج تهران (<em>Pinus eldarica </em>Medw.) در پارک جنگلی چیتگر در منطقة نیمهخشک، بود. اندازهگیری بارندگی کل در هر بارش (<em>P</em><sub>G</sub>) و تاجبارش (<em>TF</em>) از مهر 1388 تا اردیبهشت 1389 انجام گرفت. بارانربایی از تفاوت بین بارندگی کل در هر بارش و تاجبارش محاسبه شد. برآورد بارانربایی با استفاده از مدل Sparse Gash، که مدلی کارآمد برای برآورد بارانربایی است و در آن از دادههای در دسترستری مانند ظرفیت نگهداری آب تاجپوشش (<em>S</em>)، تاجبارش مستقیم (<em>p</em>) و نسبت تبخیر در زمان بارندگی به شدت باران () استفاده میشود، انجام گرفت. در طول دورة بررسی، در مجموع 8/164 میلیمتر بارندگی طی 30 بارش اندازهگیری شد که 2/61 میلیمتر آن به بارانربایی اختصاص یافت. نتایج نشان داد مقدار بارانربایی برآوردشده با مدل Sparse Gash (19/62 میلیمتر) نسبت به بارانربایی اندازهگیریشده در توده، 99/0 میلیمتر تفاوت دارد. رابطهای خطی قوی بین بارانربایی برآوردشده با مدل Sparse Gash و بارانربایی اندازهگیریشده در توده بهدست آمد (8772/0=R<sup>2</sup>). ریشه میانگین مربعات خطای (RMSE) بارانربایی برآوردشده با استفاده از مدل، 49/0 میلیمتر در هر بارش محاسبه شد که 7/23 درصد خطا را در برآورد بارانربایی طی هر بارش نشان داد. ارزیابی مدل Sparse Gash در برآورد بارانربایی تودة جنگلکاری شدة کاج تهران واقع در منطقة مورد بررسی نتایج قابل قبولی را نشان داد بطوری که میتوان از آن در مناطقی از جنگلکاری کاج تهران با تاجپوشش مشابه با منطقة تحقیق حاضر که اندازهگیری بارانربایی مشکل و زمانبر است، استفاده کرد.
بارانربایی,جنگلکاری,کاج تهران,مدل Sparse Gash
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6053.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6053_9277f9747ccb6f9b325605b33d71f017.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
ارزیابی روند بازیابی خاک و استقرار تجدید حیات طبیعی در مسیر چوبکشی پس از گذشت 20 سال از اجرای چوبکشی زمینی
99
112
FA
عملیات چوبکشی زمینی بهعنوان مهمترین عامل آسیب زدن به تودة سرپا و خاک عرصة جنگلی شناخته شده است. مطالعة حاضر به بررسی کوبیدگی خاک و تجدیدحیات استقراریافته در یک مسیر چوبکشی که حدود 20 سال پیش، عملیات چوبکشی زمینی در آن متوقف شده بود میپردازد. بدین منظور پس از مطالعات صحرایی، یک مسیر چوبکشی رهاشده به طول یک کیلومتر در جنگلهای حوزة نکا ظالمرود انتخاب شد. برای بررسی روند تغییرات وزن مخصوص ظاهری در طول مسیر چوبکشی، بر اساس فاصله از دپو، سه طبقة ترافیک (کم، متوسط و شدید) و در هر طبقة ترافیک دو طبقة شیب (0 تا 20 و بیشتر از 20 درصد) جدا شد. سپس در هر تیمار پنج قطعه نمونه با ابعاد 10×4 متر مستقر و سه قطعه نمونه بهطور تصادفی برای برداشت نمونههای خاک انتخاب شد. تأثیر کوبیدگی خاک بر تجدیدحیات استقرار یافته، در داخل قطعات نمونه که نمونههای خاک در آن برداشت شد، بررسی شد و تمام نهالهای موجود در آن شمارش شد. نتایج نشان داد که در مسیرهای پر ترافیک با شیب طولی بیشتر از 20 درصد، وزن مخصوص ظاهری در مقایسه با ناحیة شاهد بهطور معنیداری کاهش پیدا نکرده،. بهطوریکه این عامل در شیب زیر 20 و بالای 20 درصد در سه طبقة ترافیک کم، متوسط و شدید بهترتیب 12/6، 83/41 و 38/40 درصد و 75/37، 34/17 و 90/45 درصد هنوز باقی مانده بود. این مطالعه نشان داد که گونة راش مقاومترین، و گونههای افرا و توسکا حساسترین گونهها در برابر کوبیدگی در تردد شدید پس از گذشت 20 سال هستند. بهمنظور کاهش آثار کوبیدگی در جنگل، دائمی نمودن مسیرهای چوبکشی و پرهیز از ترددهای نابجا در عرصههای جنگلی بهویژه در شیبهای بیشتر از 20 درصد توصیه میشود.
بازیابی خاک,بهرهبرداری جنگل,جنگلهای حوزة نکا ظالمرود,شیب مسیر چوبکشی
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6054.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6054_8fbac2a507eee73c60777141cac4234f.pdf
انجمن علمی جنگلبانی ایران
مجله جنگل ایران
2008-6113
2423-4435
6
1
2014
06
01
بررسی مصرف هیزم خانوارهای روستایی در مناطق جنگلی ییلاقی شمال ایران و عوامل مرتبط با آن (مطالعهی موردی روستاهای ییلاقی ارتفاعات جنوبی جنگل آموزشی – پژوهشی خیرود)
113
125
FA
استفاده از چوب هیزمی از دیرباز، مهمترین منبع تأمین انرژی جوامع انسانی جنگلنشین بوده است. در سالیان اخیر با توجه به سهولت دسترسی به سوختهای فسیلی، استفاده از هیزم کاهش یافته است، اما همانند بسیاری از دیگر کشورهای در حال توسعه، همچنان استفاده از آن در جوامع جنگلنشین کشور رایج است، درحالیکه پژوهشهای کاملی برای ارائه تصویری از مهمترین جنبههای استفاده از چوب سوخت در این جوامع به انجام نرسیده است. بههمین منظور با بهرهگیری از روش تحقیق اکتشافی و پژوهش میدانی که مصاحبههای سازماننیافته، نیمهسازمانیافته و سازمان یافته و مشاهدة غیرمشارکتی آشکار ارکان اصلی آن را تشکیل میدهند، به مسایلی از قبیل میزان وابستگی جوامع مرتبط با جنگل به هیزم، نحوة تأمین هیزم، مقدار هیزم مصرفی و عوامل تاثیرگذار بر مقدار استفاده از هیزم پرداخته شده است. این مطالعه در روستاهای جنگلی ارتفاعات جنوبی جنگل آموزشی - پژوهشی خیرود در شهرستان نوشهر شامل برکن، کلیک و کهنهده انجام گرفته است. براساس یافتههای تحقیق، مصرف سوخت هیزمی در روستای برکن 87/1 مترمکعب، در روستای کلیک 96/1 متر مکعب و در روستای کهنهده 17/2 متر مکعب در ماه به ازای هر خانوار است. مقدار مصرف کل سالانة خانوارهای روستای برکن 8/448 مترمکعب، روستای کلیک 6/369 متر مکعب و روستای کهنهده 8/179 متر مکعب است. با توجه به مساحت جنگلهای سامان عرفی روستاها سالانه بهطور متوسط حدود 74/1 مترمکعب در هکتار هیزم توسط روستاییان از جنگل برداشت میشود. همچنین بین مقدار مصرف چوب هیزمی در جوامع مرتبط با جنگل با مقدار داراییهای خانوار به عنوان شاخصی از میزان درآمد، میزان دوری و نزدیکی به پوشش جنگلی، تراکم پوشش جنگلی و حد دسترسی به منابع انرژی جایگزین همانند نفت سفید و گاز مایع روابطی وجود دارد که شناسایی دقیق آنها نیازمند تحقیقات بیشتر است.
بهرهبرداری معیشتی,جنگل آموزشی - پژوهشی خیرود,جنگلنشینان,هیزم جنگلی
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6055.html
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_6055_13c587cb93f114b97a0d1cb914384033.pdf