2024-03-29T16:25:03Z
https://www.ijf-isaforestry.ir/?_action=export&rf=summon&issue=16421
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
اثر تیمارهای خراشدهی بر جوانهزنی بذر لیلکی (.Gleditsia caspica Desf)
ملیحه
فضلی
مسلم
اکبری نیا
مسعود
طبری کوچکسرایی
حامد
یوسف زاده
سید مصطفی
مسلمی سید محله
لیلکی (Gleditsia caspica Desf.) از درختان بومی جنگلهای شمال ایران و قفقاز است که بذر آن بهدلیل پوستۀ سخت و نفوذناپذیر، جوانهزنی ضعیفی دارد. در این تحقیق تأثیر تیمارهای خراشدهی از جمله آب گرم 70 درجه و آب جوش 100 درجۀ سانتیگراد (در مدتهای 5، 10، 15 و 20 دقیقه)، گرمای خشک با دماهای 60، 80 و 100 درجۀ سانتیگراد (در مدتهای 15، 30 و 60 دقیقه) و اسید سولفوریک در دو غلظت 70 و 98 درصد (در مدتهای 5، 20، 40 و 60 دقیقه) روی بذر لیلکی بررسی شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار 30 تایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که در تیمارهای آب جوش 100 درجۀ سانتیگراد و گرمای خشک (در همۀ دماها و مدت زمانها) و شاهد جوانهزنی مشاهده نشد. در آب گرم 70 درجۀ سانتیگراد جوانهزنی ضعیف (20 درصد) بود، درحالی که در اسید سولفوریک 70 درصد (در مدت 60 دقیقه) حدود 84 درصد جوانهزنی و در تیمار اسید سولفوریک 98 درصد (در مدتهای 20 و 40 دقیقه) 100 درصد جوانهزنی مشاهده شد. در کل، با توجه به یافتههای این تحقیق، آب جوش، آب گرم و گرمای خشک، تیمارهای مناسبی برای غلبه بر خواب پوستۀ بذر لیلکی نیستند. برای تولید بهینۀ نهال لیلکی، بهتر است بذرها قبل از کاشت در بستر خزانه، با اسید سولفوریک 98 درصد بهمدت 20 تا 40 دقیقه آغشته شوند.
جنگلهای هیرکانی
جوانهزنی
خواب بذر
لیلکی
2020
11
21
305
315
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120266_d3e3bd3cdc0a3830aa25522bc643e908.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
تغییرات مکانی ذخیره و ترسیب کربن لاشبرگ و لایههای خاک در منطقۀ جنگلی پارک جهاننما
رمضانعلی
پوررستمی
قوام الدین
زاهدی امیری
وحید
اعتماد
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تغییرپذیری مکانی ذخیرۀ کربن لاشبرگ و ترسیب آن در لایههای خاک منطقۀ جنگلی پارک جهاننمای کرج انجام گرفت. ابتدا نمونۀ خاک با روش نمونهبرداری تلفیقی شبکه- ترانسکت در 115 قطعهنمونه از عمقهای 15-0، 30-15 و 50-30 سانتیمتری برداشت شد. در آزمایشگاه پس از تعیین درصد کربن آلی بهمنظور بررسی تغییرات مکانی درصد کربن در نقاط نمونهبردارینشده از روشهای مختلف زمینآماری (کریجینک ساده، معمولی و روش وزنی معکوس) استفاده شد. دقت نتایج بهکمک روش اعتبارسنجی متقابل با کمک معیارهای آماری MARE، MBE و RMSE ارزیابی شد. نتایج نشان داد درصد کربن در دو عمق اول دارای مدل تغییرنمای گوسین و در عمق سوم نمایی است. اثر قطعهای و ساختار مکانی درصد کربن بهترتیب در عمق اول، دوم و سوم 001/0 و 999/0 درصد، 0045/0 و 966/0 درصد و 0058/0 و 956/0 درصد است که بیانگر ضعیف بودن اثر قطعهای و قوی بودن ساختار مکانی درصد کربن، هم در لایۀ سطحی و هم در لایههای عمقی است. کم بودن خطای برآوردها نشان داد که کریجینگ معمولی توانست براساس مدل برازششدۀ درصد کربن برای هر سه عمق برآورد صحیحی داشته باشد. با توجه به اهداف این تحقیق، در 36 هکتار با شبکۀ متراکم نمونهبرداری (115 پروفیل خاک) با تودههای مختلف درختی بهطور متوسط 5/68 تن در هکتار ظرفیت ترسیب کربن تا عمق 50 سانتیمتری خاک برآورد شد و در مجموع ذخیرۀ کربن ترسیبشده در این سطح 2470 تن است. راهبرد نمونهبرداری در این تحقیق برای برآورد ترسیب کربن خاک در جنگلکاریها، الگوی مناسبی برای دیگر مناطق مشابه خواهد بود.
خاک جنگلی
زمینآمار
کریجینگ
نمونهبرداری شبکه- ترانسکت
2020
11
21
317
330
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120267_54f67de2bc579b4e8e911129acc6f5c7.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
مقایسۀ مدلهای رگرسیون لجستیک، نسبت فراوانی و انتروپی در پهنهبندی احتمال وقوع لغزش ترانشههای جادۀ جنگلی
عقیل
مرادمند جلالی
رامین
نقدی
اسماعیل
قجر
حمید رضا
پورقاسمی
پژوهش حاضر، به مقایسۀ کارایی سه مدل آماری رگرسیون لجستیک، نسبت فراوانی و انتروپی در مدلسازی حساسیت به لغزش در ترانشههای جادههای جنگلی در حوزههای 24 و 25 (ملکرود و شنرود) در استان گیلان پرداخته است. بدین منظور جادههای دو حوزه پیمایش شد و 844 مورد لغزش از مساحت 14/0 تا 5/313 متر مربع شناسایی شد. 591 لغزش (70 درصد) بهصورت تصادفی برای مدلسازی و 253 لغزش (30 درصد) برای اعتبارسنجی استفاده شدند. لایههای اطلاعاتی مؤثر بر لغزش تهیه و سپس نقشههای پهنهبندی حساسیت لغزش به سه روش یادشده شبیهسازی شد. نتایج نشان داد که روش رگرسیون لجستیک با سطح زیرمنحنی 6/74 درصد در مقایسه با مدلهای نسبت فراوانی با 2/68 درصد و انتروپی با 5/65 درصد، صحت بیشتری داشته است. همچنین براساس مدل رگرسیون لجستیک عوامل فاصله از گسل و شیب بیشترین تأثیر را بر وقوع لغزش داشتهاند. طبق نتایج مدل رگرسیون لجستیک میزان جادههای موجود در مناطق لغزشی با خطر زیاد و خیلی زیاد، 32/4 کیلومتر مربع (25/43 درصد) بوده و 38/51 درصد از مساحت منطقۀ تحقیق نیز در این طبقات قرار گرفتهاند. نتایج حاکی از آن است که با وجود در نظر نگرفتن وضعیت روسازی در پژوهش حاضر، درصد زیادی از جادههای موجود در معرض فروپاشی ترانشهها قرار داشته و به بودجۀ مناسب برای عملیات نیاز دارند که با توجه به رویکرد جدید توقف بهرهبرداری و درآمدزا نبودن طرحهای جایگزین حفاظتی، نشاندهندۀ خطر بزرگی برای تأسیسات مهندسی جنگل است.
بهرهبرداری جنگل
زمینلغزش
شیب
فاصله از گسل
منحنی ROC
2020
11
21
331
347
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120290_9996ccfb5589527ede34c7905dccabd8.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
ارتباط شاخص رقابت با برخی ویژگیهای درختان در جنگل هیرکانی (پژوهش موردی: جنگل راش سوادکوه- مازندران)
کامبیز
ابراری واجاری
رقابت بین درختان بر ویژگیهای ساختاری آنها در جنگل تأثیرگذار بوده و اندازهگیری شاخص رقابت درختان جنگلی و تعیین همبستگی با ویژگیهای درختان بسیار مهم است. برای انجام پژوهش، قطعات نمونۀ دایرهای (24=n) با مساحت 400 متر مربع در یک شبکۀ آماربرداری 100×150 متری در تودۀ جنگلی راش منطقۀ سوادکوه مازندران استقرار یافت. در هریک از قطعات نمونه، فراوانی گونههای درختی، ارتفاع، قطر تاج و قطر برابرسینه در اشکوب فوقانی اندازهگیری شد. شاخص غنا، تنوع درختان و شاخص رقابت برای هر قطعه نمونه محاسبه شد. نتیجه نشان داد که بین مقدار شاخص رقابت برای سه گونۀ درختی اختلاف معنیدار وجود دارد. شاخص رقابت با ارتفاع، قطر برابرسینه و قطر تاج برای هر سه گونۀ درختی در رویشگاه همبستگی مثبت معنیدار، ولی با نسبت ارتفاع به قطر برابرسینه برای راش و توسکا همبستگی منفی معنیدار و برای ممرز همبستگی مثبت معنیدار نشان داد. بین شاخص رقابت راش با شاخص غنای درختی، همبستگی منفی معنیدار و بین شاخص رقابت توسکا با شاخص تنوع درختی، همبستگی مثبت معنیدار مشاهده شد. با افزایش ارتفاع از سطح دریا، مقدار شاخص رقابت فقط برای گونۀ ممرز کاهش یافت. اختلاف معنیدار بین سه گونۀ درختی از نظر قطر تاج، قطر برابرسینه، ارتفاع و نسبت ارتفاع به قطر برابرسینه مشاهده شد. براساس ارتباط بین برخی متغیرهای درختان و شاخص رقابت در رویشگاه جنگلی، این اطلاعات میتواند در انتخاب و بهکارگیری عملیات جنگلشناسی نظیر تنک کردن و نشانهگذاری در جنگل پهنبرگ معتدلۀ هیرکانی مورد توجه مدیریت جنگل قرار گیرند.
تودۀ جنگلی آمیخته
جنگلشناسی
راشستان
ساختار درختان
2020
11
21
349
357
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120291_563ca0b0c049c6d8d025f2083c1c7b2c.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
کاربرد بیشینۀ انتروپی در پیشبینی رویشگاههای بالقوۀ سرخدار (Taxus baccata L.) در ذخیرهگاه زیستکرۀ ارسباران
جلیل
سرهنگ زاده
محمدرضا
علمی
گونۀ سرخدار (Taxus baccata L.) از گونههای در معرض خطر انقراض است. دامنۀ انتشار این گونۀ دیرزیست کاهش یافته و حفاظت رویشگاههای آن حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر، مطلوبیت رویشگاه سرخدار در ذخیرهگاه زیستکرۀ ارسباران بهعنوان یکی از رویشگاههای این گونه بررسی شد. بدین منظور مدلسازی مطلوبیت رویشگاه سرخدار با استفاده از روش بیشینۀ انتروپی ((MaxEnt)Maximum Entropy ) و بر مبنای نقاط حضور (74 نقطه) انجام شد. عاملهای درصد شیب، جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، واحدهای اراضی خاک، متوسط دما و متوسط بارندگی سالانه، طبقهبندی اقلیمی و کاربری فعلی زمین بهعنوان متغیرهای مستقل در مدلسازی استفاده شدند. نتایج نشان داد سرخدار بیشتر تمایل به رویش در رویشگاههایی در محدودۀ ارتفاعی ۹00 تا 1۷00 متر از سطح دریا، شیب ۲۵ تا 60 درصد، دامنههای شمالی، محدودۀ بارندگی 360 تا 480 میلیمتر، متوسط دمای 8 تا 13 درجۀ سانتیگراد، اقلیم مدیترانهای و مناطق جنگلی با تاجپوشش بیش از 50 درصد دارد. براساس نتایج مدلسازی ۴8/1 درصد از وسعت ذخیرهگاه زیستکرۀ ارسباران (1۲۶۵ هکتار)، رویشگاه مطلوبی برای سرخدار است. این مناطق بیشتر در محدودۀ مناطق جنگلی تازهکند، کلاله، آینالو، نقدی و بالاسنگ قرار دارند. مقدار زیاد سطح زیرمنحنی (۹۹۶/۰) نشاندهندۀ قابلیت عالی مدل در تفکیک پیشبینی رویشگاههای مطلوب و نامطلوب از یکدیگر است. با استفاده از نتایج این تحقیق میتوان مناطق مستعد حضور سرخدار را مشخص کرده و در آینده برای احیای رویشگاههای آن در ارسباران اقدام کرد.
پستی و بلندی
جکنایف
مدلسازی
مکسنت
2020
11
21
359
375
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120292_c6c0107d75d1cfaf4ddbe1a26211b4d3.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
اثر گونۀ درخت بر ذخیرۀ کربن آلی و نیتروژن کل خاک در یک جنگل آمیختۀ زاگرس مرکزی
نرگس
خورشیدی
علی
سلطانی
مهدی
پژوهش
هدف این تحقیق، تعیین تفاوت احتمالی مقدار کربن آلی و نیتروژن کل خاک تحت تاج گونههای درختی در اندازههای مختلف، در یک جنگل نیمهخشک و در سطح تکدرخت بود. برای این منظور، در یک تودۀ جنگل آمیخته (چهارطاق کیار) در زاگرس مرکزی که بیش از ۳۰ سال در قرق کامل بوده است، ۶۰ درخت از چهار گونۀ ارس (Juniperus excelsa)، زبانگنجشک (Fraxinus rotundifolia)، برودار (Quercus brantii) و زالزالک (Crataegus azarolus) به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب و مقادیر کربن آلی و نیتروژن کل خاک زیر تاجپوشش آنها در دو بخش سطحی (صفر تا ۱۵ سانتیمتر) و عمقی (۱۵ تا ۵۰ سانتیمتر) اندازهگیری و مقایسه شد. نتایج نشان دادند که 1. هر دو مقدار کربن آلی و نیتروژن کل خاک بهدستآمده از نمونههای داخل تاجی بیشتر از مقادیر متناظرشان در نمونههای خارج تاجی بودند؛ 2. تنها مقدار کربن آلی خاک از نوع گونه تأثیر پذیرفت که این مقدار بهترتیب در خاکهای سطحی و عمقی، برای زالزالک با ۳۷/۱ و ۵۲/۰ درصد حداقل و برای ارس با ۶۴/۱ و ۷۳/۰ درصد حداکثر بود؛ 3. مقدار نیتروژن خاک با متوسط ۲۱/۰ و ۰۸/۰ درصد بهترتیب در خاکهای سطحی و عمقی در زیر تاج تمام درختان یکسان بود؛ 4 اندازۀ درختان تنها بر مقدار کربن آلی و نیتروژن کل خاک سطحی اثرگذار بود. این تحقیق نشان داد که تفاوت اندکی در مقدار دو مادۀ اصلی خاک در زیر تاج گونههای مختلف درختی در یک جنگل شاخص زاگرس وجود دارد و از این نظر، تودۀ جنگل بهصورت یک موجود زندۀ بزرگ عمل میکند و دارای خاک کموبیش همگنی از نظر مقدار کربن آلی و نیتروژن است.
تنوع درختی
جنگل زاگرس
کربن آلی خاک
نیتروژن کل خاک
2020
11
21
377
390
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120293_356df3a199d56b1c27a5f311f7091b47.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
برآورد زیتودۀ جنگل با استفاده از تصاویر نوری و ماکروویو (مطالعۀ موردی: سری گرازبن، جنگل خیرود)
منصوره
فاضلیان
سارا
عطارچی
وحید
اعتماد
ورالدو
لیزنبرگ
تخمین زیتودۀ روی زمینی جنگل در سیاستهای منطقهای کربن و مدیریت پایدار جنگل اهمیت بسیاری دارد. با توجه به اینکه جنگلها بزرگترین ذخیرهگاههای کربن به شمار میآیند، ارزیابی زیتوده در برآورد انرژی ذخیرهشده و تأثیر آن بر تغییرات اقلیمی در مقیاس جهانی بسیار حائز اهمیت است. سنجش از دور نوری و ماکروویو فعال، اهمیت زیادی در تخمین زیتودۀ جنگلی دارند. هدف این تحقیق مدلسازی و تخمین زیتوده با استفاده از شبکۀ عصبی پرسپترون چندلایه در سری گرازبن جنگل خیرود استان مازندران است. مدلسازی با استفاده از مجموعه دادۀ نوری لندست و ماکروویو آلوس پالسار در دو سال 2007 و 2012 و با داشتن اطلاعات 201 قطعه نمونۀ زمینی انجام گرفت. همچنین قابلیت محصول موزاییک جهانی آلوس پالسار با قدرت تفکیک 25 متر در تخمین زیتوده ارزیابی شد. افزونبر این، حد اثرگذاری عوامل محیطی شیب و جهت شیب در افزایش دقت مدلسازی بررسی شده است. در نهایت بهترین مدل با استفاده از تصویر محصول موزاییک آلوس پالسار سال 2012 با تفاوتی بسیار اندک از دیگر تصاویر نوری و راداری با مقدار 83/0R2= و 99/108RMSE= تن در هکتار، بهدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که تصاویر سنجندههای جدیدتر نتایج بسیار بهتری از نسلهای قبل خود ارائه میدهند. البته برای اطمینان از این نتایج باید تحقیقات تکمیلی در این زمینه انجام گیرد.
آلوس پالسار
زیتودۀ جنگل
شبکۀ عصبی
شیب و جهت شیب
لندست
2020
11
21
391
405
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120294_81007c739761989039f52b37829f252d.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
رابطهی دانش و سیاستگذاریهای محیطزیست و ضرورت ساخت اَبَرمُدل در مقیاس حکومت؛ بخش اول: مقیاس مکانی
ارشک
حلیساز
ساجده
صفیخوانی
بیتوجهی به مقیاس مکانی بهکاررفته در درک فرایندهای محیطزیستی، به تصمیمگیریهای نادرست در عرصۀ محیطزیست منجر میشود، چراکه رسیدن به راهحل مشکلات محیط زیستی در فرایند سیاستگذاری، مستلزم توجه به مقیاس مکانی استفادهشده در دانش فنی است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی سعی شده است که نقش انتخاب مقیاس مکانی در عرصۀ سیاستگذاریهای محیطزیستی نشان داده شود. نتایج نشان میدهد که با وجود تلاش برای شناخت مسائل محیطزیستی در مقیاس بینالمللی، تمرکز حکومتها بیشتر بر مدیریت منابع طبیعی در مقیاسهای ملی است. بنابراین لازمۀ رسیدن به چارچوب روششناسی مشخص برای حل مسائل محیطزیستی و تبدیل شناخت حاصل از دانش فنی به سیاستگذاری، استفاده از مقیاس حکومت (ملی) است. از اینرو پیشنهاد میشود با طراحی و استفاده از اَبَرمُدل سیاستگذاریهای محیطزیستی در مقیاس حکومت، علاوهبر حل مسئلۀ تداخل و تکثر مقیاسی، جریان دانش فنی را متناسب با درک سیاستگذاران از مقیاس مکانی و در چارچوب سیاستهای کلان حکومت به هم وصل کرد.
اَبَرمُدل
حکمرانی
روششناسی
سیاست
محیطزیست
2020
11
21
407
419
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120296_9d65682e2d1a1034a4e7ed441b28a8f8.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
اندازهگیری و برآورد شاخص سطح برگ، زیتوده و سطح ویژۀ درختان چندل (Rhizophora mucronata Lam.) در جنگلهای مانگروی سیریک
مریم
مصلحی
مریم
یعقوب زاده
اصغر
بیژنی
اکرم
احمدی
هدف این تحقیق، اندازهگیری و تعیین معادلۀ آلومتریک زیتودۀ برگ، سطح ویژۀ برگ و شاخص سطح برگ گونههای چندل در شهرستان سیریک استان هرمزگان است. در این تحقیق افزونبر تعیین واقعی زیتودۀ برگ، سطح ویژه و شاخص سطح برگ درختان چندل، با استفاده از اندازهگیری خصوصیات رویشی درخت و یافتن روابط همبستگی بین مؤلفههای مختلف، معادلات آلومتری آنها نیز محاسبه شد. تعیین شاخص سطح برگ به روش مستقیم با چیدن 88 برگ از 22 درخت انجام گرفت. با استفاده از وزن برگها، سطح متوسط برگها، سطح تاج درخت و زیتودۀ خشک برگ (با جمعآوری یکهشتم تاج درخت و تعیین وزن تر و خشک آنها)، شاخص سطح برگ محاسبه شد. همبستگی و تعیین مدل با استفاده از رگرسیون گامبهگام در سطح احتمال 99 درصد مشخص شد. براساس نتایج، میانگین زیتودۀ خشک، سطح ویژه و شاخص سطح برگ 33/3 کیلوگرم در هر درخت، 74/39 سانتیمتر مربع بر گرم در هر درخت و 06/7 بود. شاخص سطح برگ، با دو عامل سطح برگ و ارتفاع درخت، با ضریب همبستگی 82/0، 65 درصد از واریانس تغییرات متغیر وابسته را پیشبینی کرد. در تعیین سطح ویژۀ برگ نیز تنها عامل سطح برگ بهعنوان اثرگذارترین عامل در معادله وارد شد و 56 درصد تغییرات را پیشبینی کرد. نتایج تحقیق نشان داد که سه عامل سطح تاج، سطح برگ و ارتفاع درخت ممکن است اهمیت اساسی در تعیین سه شاخص اکولوژیک زیتودۀ برگ، شاخص سطح برگ و سطح ویژۀ برگ درختان چندل و همچنین ارزیابی تغییرات و سلامت تودههای مانگرو داشته باشد.
آلومتریک
جنگلهای ماندابی
سطح برگ
وزن خشک برگ
2020
11
21
421
434
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120297_a268e662df442e7a66e487f6c302cd1d.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1399
12
3
بازسازی طبیعی ساختار تودههای راش در جنگلهای تحت مدیریت سنتی (مطالعۀ موردی: اشکورات رودسر)
محمد
اسماعیل پور
کیومرث
سفیدی
بازسازی طبیعی ساختار از مهمترین فرایندها در تحول تودههای جنگلی است. بهمنظور بررسی فرایند بازسازی طبیعی ساختار تودههای راش در منطقۀ اشکورات رودسر، سه قطعۀ یک هکتاری با سابقۀ متفاوت از حفاظت شامل کوتاهمدت، میانمدت و شاهد انتخاب و مهمترین ویژگیهای ساختاری آنها با استفاده از روشهای اندازهگیری فاصلهای و تعداد یازده شاخص کمّیسازی ساختار در 45 گروه ساختاری بررسی شد. روند تغییرات ساختار براساس سه گروه از ویژگیهای ساختاری توده شامل الگوی مکانی ساختار، ناهمگنی در ابعاد درختان و سطح تنوع ترکیبی (پیچیدگی ساختار) تحلیل شد. براساس نتایج بهدستآمده، شاخصهای میانگین قطر، کلارک-ایوانز، برگر-پارکر و زاویۀ یکنواختی اختلاف معنیداری بین سه قطعه نشان دادند. روند افزایشی شاخصهای ضریب جینی، تمایز قطری و ارتفاعی همراه با جابهجایی درختان به طبقات ارتفاعی و قطری بالاتر در قطعات حفاظتشده نشاندهندۀ افزایش ناهمگنی و شکلگیری ساختار عمودی در جنگل است. در نتیجهگیری کلی میتوان بیان کرد که حفاظت از جنگل بهشکل سنتی و روش قرق در این منطقه سبب بازسازی ساختار توده شده است. توصیه میشود که قرق بلندمدت (بیش از 60 سال) برای بازسازی طبیعی در منطقه همراه با دخالتهای پرورشی همسو با طبیعت اعمال شود.
تنوع مکانی جنگل
حفاظت جنگل
شاخص آمیختگی
ضریب جینی
نزدیکترین همسایه
2020
11
21
435
448
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_120298_b0d38cbf328fcdd6105038e8bbd8cbbd.pdf