2024-03-29T20:06:29Z
https://www.ijf-isaforestry.ir/?_action=export&rf=summon&issue=18805
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
تحلیل کمّی ساختار جنگل در مرحلۀ افزایش حجم در روند تحول تودههای طبیعی راش (مطالعۀ موردی: جنگل خیرود)
مرتضی
مریدی
اصغر
فلاح
محمدرضا
پورمجیدیان
کیومرث
سفیدی
ساختار تودههای جنگلی با گذشت زمان و تحت تأثیر آشفتگیهای محلی دچار دگرگونی میشود. این تغییرات را پویایی تودههای جنگلی نام نهادهاند. تغییر ساختار تودههای جنگلی، سبب شکلگیری مراحل تحولی میشود. این پژوهش با هدف شناخت ویژگیهای ساختاری جنگلهای طبیعی راش در مرحلۀ تحولی افزایش حجم در جنگل خیرود نوشهر انجام گرفت. به این منظور، سه قطعه نمونۀ یک هکتاریِ دارای ویژگیهای ساختاری مرحلۀ تحولی افزایش حجم انتخاب شدند و موقعیت مکانی، قطر و ارتفاع همۀ درختان قطورتر از 5/7 سانتیمتر در هر قطعه اندازهگیری شد. ویژگیهای ساختاری این مرحله با استفاده از مجموعهای از شاخصهای مبتنی بر نزدیکترین همسایه بررسی شد. براساس نتایج، مقدار متوسط شاخصهای زاویۀ یکنواخت و کلارک و ایوانز بهترتیب 49/0 و 96/0 بهدست آمد که نشاندهندۀ الگوی مکانی کپهای متمایل به تصادفی درختان در این مرحله بود. نتایج شاخص آمیختگی نشان داد که تمایل درختان راش به آمیختگی با گونههای دیگر کم است. همچنین نتایج شاخص تمایز قطری اختلاف آشکار و شاخص تمایز ارتفاعی بیانگر اختلاف متوسط درختان از نظر ابعاد بود. بهطور کلی استفاده از شاخصهای مبتنی بر نزدیکترین همسایه نشان داد که این شاخصها از توانایی زیادی در آشکارسازی مشخصههای ساختاری تودههای جنگل در مرحلۀ تحولی افزایش حجم برخوردارند و در نتیجه ابزار مفیدی برای مدیریت جنگل هستند.
آمیختگی
الگوی مکانی
تمایز قطری
مدیریت جنگل
نزدیکترین همسایه
2021
09
16
115
128
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136934_596ccf7d5477d2601da3c2b5c6d02aaa.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
اثر آتشسوزی جنگل بر پویایی برخی از مشخصههای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژی خاک با گذشت زمان
حسن
سامدلیری
مقداد
جورغلامی
علی
سلاجقه
احسان
عبدی
یحیی
کوچ
برای بررسی اثر آتشسوزی بر پویایی برخی از مشخصههای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژی خاک، 36 پلات با سه شدت آتشسوزی کم، متوسط و زیاد و نیز تیمار شاهد بدون سوختگی در بخش نمخانۀ جنگل آموزشی دانشگاه تهران پیاده شد. سپس نمونههای خاک از لایۀ 10-0 سانتیمتری در سه مرحله (یک روز بعد، 6 و 12 ماه پس از گذشت آتشسوزی) برداشت و خصوصیات خاک بررسی شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون آنالیز واریانس با اندازههای مکرر در نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که شدت آتشسوزی بر مشخصههای فیزیکی خاک شامل جرم مخصوص ظاهری، محتوای رطوبت و بافت خاک اثر معنیداری نداشته است. نتایج بررسی مشخصههای شیمیایی خاک نشان داد که شدت آتشسوزی بر هدایت الکتریکی، کربن آلی، نیتروژن کل، نسبت کربن به نیتروژن، فسفر، کلسیم، پتاسیم و منیزیم اثر معنیداری داشته، ولی بر pH اثر معنیداری نداشته است. در مورد مشخصههای بیولوژی، شدت آتشسوزی بر زیتودۀ میکروبی کربن اثر معنیدار داشته، اما بر تنفس میکروبی و زیتودۀ میکروبی نیتروژن اثر معنیداری نداشته است. گذشت زمان پس از آتشسوزی بر محتوای رطوبت، تنفس میکروبی، زیتودۀ میکروبی کربن و نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب اثر معنیداری داشته، ولی بر دیگر مشخصههای فیزیکی و شیمیایی بررسیشده اثر معنیداری نداشته است. ازآنجا که آتشسوزی سبب کاهش طولانیمدت مواد مغذی خاک میشود، برخی اقدامات پیشگیرانه و ترمیمی پس از آتشسوزی در نقاطی با شدت آتشسوزی متوسط و زیاد، برای برگشت سریعتر عملکرد خاک ضروری است.
آتشسوزی
آتشسوزی کنترلشده
خصوصیات خاک
شدت آتشسوزی
2021
09
16
129
140
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136935_3dc08216863fc22c1d1457276900403c.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
اثرگذاری نوسانات بارندگی بر زوال جنگلهای ناحیۀ رویشی زاگرس در استانهای ایلام و لرستان
پدرام
عطارد
سمیرا
بیرانوند
محمد
عسگری
نفیسه
فنایی
مهدیه
هاشم زاده
هدف این پژوهش، بررسی تغییرات بارندگی سالیانه، ماهانه و فصلی در طی یک دورۀ آماری سیساله و نیز قبل و بعد از ظهور زوال (سال1380) درختان بلوط ایرانی (var. persica Quercus brantii) در استانهای ایلام و لرستان بود. بدین منظور دادههای روزانۀ بلندمدت بارندگی (2017-1987) ایستگاههای هواشناسی همدیدی ایلام و دهلران در استان ایلام و نیز ایستگاههای هواشناسی همدیدی خرمآباد و الیگودرز در استان لرستان تجزیهوتحلیل شد و از آزمون غیرپارامتری من-کندال برای تعیین روند بارندگی استفاده شد. روند کاهشی بارندگی سالیانه طی دورۀ سیساله و نیز تفاوت میانگین بارندگی سالیانه، قبل و بعد از ظهور زوال، در هیچکدام از ایستگاههای چهارگانه و در مجموع از نظر آماری معنیدار نبود. میانگین بارندگی چهار ایستگاه در دهۀ اول (1997-1987)، 502 میلیمتر ثبت شد که بهترتیب در دهههای دوم (2007- 1998) و سوم (2017- 2008) به 422 و 371 میلیمتر کاهش یافت. تفاوت در مقدار بارندگی سالیانه قبل و بعد از زوال (442 در مقابل 401 میلیمتر)، در میانگین رخداد باران (حدود 7 میلیمتر) تغییری ایجاد نکرد. روند سیسالۀ بارندگی فصلی نیز در هیچکدام از فصول معنیداری نبود، ولی بعد از ظهور زوال، کاهش 11 درصدی بارندگی زمستان و افزایش 5، 4 و 2 درصدی بارندگیهای بهار، پاییز و تابستان مشاهده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نوسانات بارندگی در ناحیۀ رویشی زاگرس میتواند عاملی تسریعکننده در بروز و گسترش زوال جنگلهای زاگرس در استانهای لرستان و ایلام باشد.
بارندگی
تغییر اقلیم
زوال درختان بلوط
2021
09
16
141
154
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136938_814cbebe713cda4401f5813842d50033.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
تأثیر آشفتگیهای انسانی بر الگوی مکانی تودههای اوری (Quercus macranthera) در جنگلهای ارسباران
کیومرث
سفیدی
سید محمد معین
صادقی
آگاهی از تأثیر آشفتگیهای انسانی بر الگوی پراکنش طبیعی درختان میتواند اطلاعات مناسبی از پاسخ طبیعت به دخالتهای انسانی فراهم آورد. این پژوهش بهمنظور آشکارسازی تأثیر دخالتهای انسانی بر الگوی پراکنش مکانی درختان در تودههای اوری در جنگلهای حاتم مشهسی واقع در مشگینشهر در ناحیۀ رویشی ارسباران انجام گرفت. بهمنظور توزیع مناسب محلهای نمونهبرداری سه منطقه با شدتهای متفاوت از آشفتگی انتخاب و با روش منظم و تصادفی نزدیکترین درخت به خطنمونه (درخت شاهد) همراه با چهار درخت از نزدیکترین همسایهها انتخاب و اندازهگیری شدند. برای تحلیل الگوی مکانی درختان، از دو گروه شاخصهای مبتنی بر نزدیکترین همسایه شامل شاخصهای محاسباتی برپایۀ اندازهگیری فاصله (فاصله از نزدیکترین همسایه، کلارک-ایوانز و پیلو) و اندازهگیری زاویه (میانگین زاویه، میانگین جهت و زاویۀ یکنواختی) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین فاصله تا همسایگی در مناطق با شدت زیاد از آشفتگی بهشکل معنیداری بیش از دو منطقۀ دیگر است. با افزایش شاخص آشفتگی، فاصلۀ بین درختان و مقدار عددی شاخصهای کلارک-ایوانز و پیلو افزایش مییابد. شاخص میانگین زاویه، رابطۀ متوسط و مثبت و شاخص زاویۀ یکنواخت رابطۀ منفی با شاخص آشفتگی انسانی نشان داد و شاخص میانگین جهت رابطهای با شاخص آشفتگی نشان نداد. آشفتگیهای انسانی (مانند قطع یا برش درختان، چرای دام و آتشسوزی) در بلندمدت سبب تغییر الگوی مکانی درختان و شکلگیری پراکنش بهنسبت منظم چیدمان درختان شده است. در یک نتیجهگیری کلی میتوان گفت به حداقل رساندن تأثیر آشفتگیهای انسانی در جنگلها میتواند تا حدودی حفظ ناهمگنی در ساختار را در پی داشته باشد.
جنگل شناسی نزدیک به طبیعت
شاخص پیلو
شاخص کلارک- ایوانز
نزدیکترین همسایه
2021
09
16
155
168
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136939_effd3228d334253199107dcdb6c68703.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
برآورد ارزش اقتصادی و مقایسۀ ذخیرۀ کربن در رویشگاههای مختلف جنگلی استان کهگیلویه و بویراحمد
یوسف
عسکری
یعقوب
ایرانمنش
مهدی
پورهاشمی
جنگلها از اکوسیستمهایی هستند که با انبوهی از ترسیب کربن اتمسفر سالانه در زیتودۀ گیاهان چوبی و خاک، تأثیر مهمی در کاهش غلظت دیاکسید کربن اتمسفر دارند. سه عامل تعیینکنندۀ ذخیرۀ کربن هر رویشگاه جنگلی عبارت است از خاک، پوشش گیاهی و لاشریزه. در این پژوهش برای محاسبۀ ذخیرۀ کربن در جنگلهای بلوط شهرستانهای بویراحمد و دنا در اقلیم سردسیر استان کهگیلویه و بویراحمد، پس از جنگلگردشی، چهار قطعهنمونۀ یک هکتار مربعی در چهار رویشگاه معرف جنگلهای استان انتخاب و متغیرهای مورد نظر (قطر برابرسینه، قطر جستگروه، ارتفاع و سطح تاج پوشش) آماربرداری شد. بهمنظور برآورد زیتوده و ذخیرۀ کربن گونههای درختی متناسب با فرم رویشی (دانهزاد و شاخهزاد)، از معادلات آلومتریک مربوط استفاده شد. برای اندازهگیری ذخیرۀ کربن خاک نیز در هر قطعهنمونه، پنج نمونه خاک از عمق صفر تا 30 سانتیمتری برداشت و درصد کربن آلی و وزن مخصوص ظاهری در آزمایشگاه اندازهگیری شد. نتایج تجزیۀ واریانس مقایسۀ ذخیرۀ کربن درختان حاکی از اختلاف آماری معنیدار بین رویشگاههای مختلف بود، بهنحوی که رویشگاه پریکدون با 31 تن در هکتار بیشترین و رویشگاه قرق با 17 تن در هکتار کمترین مقدار را به خود تخصیص دادند. میانگین ذخیرۀ کربن لاشریزه 730 کیلوگرم در هکتار و ارزش اقتصادی ذخیرۀ کربن در هر هکتار از رویشگاههای تحت بررسی، 188 میلیون تومان برآورد شد. مجموع میانگین ذخیرۀ کربن خاک، پوشش گیاهی و لاشریزه در مناطق تحت مطالعه بیش از 159 تن در هکتار برآورد شد، بهطوری که منطقه (قرق) دارای بیشترین و رویشگاه سرآبتاوه (دامنۀ شمالی) دارای کمترین مقدار بودند.
خاک
زیتوده
فرم رویشی
لاشریزه
معادلات آلومتری
2021
09
16
169
182
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136940_a459952c41821078d666b44c8d6d236f.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
بررسی کمّی گیلاس وحشی (Prunus avium L.) در رویشگاه ممجی درهسی، آذربایجان شرقی
جلیل
سرهنگ زاده
بهمن
کیانی
در این پژوهش محدودۀ 111 هکتاری رویشگاه گیلاس وحشی (Prunus avium L.) در ممجی درهسی، آماربرداری 100 درصد شد و همۀ درختان گیلاس وحشی شمارش و اندازهگیری شد. با برداشت 23 قطعهنمونۀ 1000 متر مربعی فراوانی زادآوری گیلاس نیز محاسبه شد. نتایج نشان داد که 6/86 درصد درختان گیلاس شاداب و سالماند و میانگین ارتفاع، قطر برابرسینه و حجم آنها بهترتیب 3/9 متر، 6/12 سانتیمتر و 08/0 متر مکعب است. بیشترین فراوانی در طبقۀ قطری 10 سانتیمتر و کمترین آن در طبقۀ قطری 25 سانتیمتر بود. تعداد، سطح مقطع و حجم بهترتیب 14/2 پایه در هکتار، 032/0 مترمربع و 17/0 مترمکعب در هکتار محاسبه شد. همبستگی معنیداری بین مشخصات کمّی درختان و شیب وجود نداشت، اما با افزایش ارتفاع از سطح دریا، قطر، ارتفاع و سطح مقطع کاهش پیدا کرد. اغلب درختان (62 درصد) در دامنههای شمال شرقی دیده شدند. از نظر ارتفاع، درختان حاضر در دامنههای شمال شرق و از نظر قطر، سطح مقطع و حجم، در دامنههای شرق بیشتر بودند. در مجموع 53 درخت خشک گیلاس شمارش شد که 43 اصله سرپا و 10 اصله افتاده بودند. این تعداد، 2/18 درصد کل درختان گیلاس را شامل میشود. زادآوری گیلاس 1/36 اصله در هکتار محاسبه شد. بیشترین فراوانی درختان سرپا متعلق به گونۀ ممرز و در پی آن بلوط بود و گیلاس وحشی با سهم 3 درصدی در رتبۀ چهارم قرار داشت. بهمنظور تقویت و افزایش تراکم گیلاس وحشی، اجرای عملیات جنگلشناسی مناسب برای باز کردن مختصر توده ضروری به نظر میرسد.
ارتفاع از سطح دریا
خشکهدار
زادآوری
شیب دامنه
نمونهبرداری
2021
09
16
183
195
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136941_da4756a40b8ec9e016f3986083f4b608.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
برآورد موجودی و ارزش اقتصادی اندوختۀ کربن ریشه و کندۀ درختان Populus deltoides در صنوبرکاریهای استان گیلان
رامین
نقدی
مهرداد
میرزایی
امیرحسین
آقاجانی
جواد
ترکمن
جنگلها از مهمترین مخازن کربن در زمین بهشمار میروند و اندوخته شدن کربن در زیتودۀ گیاهی سادهترین و به لحاظ اقتصادی عملیترین راهکار برای کاهش دیاکسید کربن اتمسفری است. هدف این پژوهش، تعیین زیتوده و اندوختۀ کربن کنده و ریشۀ درختان صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoids Marshall) در صنوبرکاریهای تنیان در استان گیلان بود. بدین منظور براساس روش نمونهبرداری انتخابی، 15 اصله درخت انتخاب شد. پس از عملیات قطع و خروج گردهبینهها، بهمنظور خارج کردن کنده و ریشهها از خاک از یک دستگاه بیل مکانیکی استفاده شد. پس از جدا کردن کنده و ریشه، با استفاده از دستگاه ترازوی دیجیتال، اندامهای کنده و ریشه توزین شد. سپس نمونههایی از اندامهای مختلف درختان صنوبر (کنده و ریشه) بهمنظور برآورد مقدار زیتوده و اندوختۀ کربن جدا و توزین شد. پس از خشک کردن در داخل آون (با دمای 80 درجۀ سانتیگراد)، وزن خشک نمونهها تعیین شد. پس از سوزاندن مقدار کافی از نمونههای خشکشده در کورۀ الکتریکی، وزن مواد آلی و مقدار کربن نمونههای کنده و ریشه بهدست آمد. نتایج نشان داد که متوسط زیتودۀ کنده، زیتودۀ ریشه، اندوختۀ کربن کنده و اندوختۀ کربن ریشه برای گونه صنوبر بهترتیب 15/2، 18/22، 05/1 و 94/10 کیلوگرم بهازای هر اصله درخت بهدست آمد. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معنیداری بین مقدار زیتوده و اندوختۀ کربن کنده و ریشۀ گونۀ صنوبر با متغیر قطر یقه وجود دارد. مقدار کربن ترسیبیافته در اندامهای ریشه و کنده 836/3 تن در هکتار و ارزش اقتصادی آن در هر هکتار 68/46723015 ریال محاسبه شد.
ترسیب کربن
جنگلکاری
زیتوده
معادلۀ آلومتریک
2021
09
16
197
208
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136942_860a6c97c36a2a2c219e6372882b3a03.pdf
مجله جنگل ایران
IJF
2008-6113
2008-6113
1400
13
2
تأثیر مدیریت متوالی با شیوههای پناهی و تکگزینی بر خصوصیات کمّی جنگلهای سری موزیسای بخش هفتخال2 نکا
کامبیز
اسپهبدی
سیفالله
خورنکه
فتح الله
غفاری
ارزیابی روشهای مدیریتی در جنگل برای تعیین شیوۀ مناسب مدیریت پایدار ضروری است. به همین دلیل برخی از پارامترهای کمّی جنگلی که بهصورت متوالی ابتدا به شیوۀ تدریجی پناهی و سپس تکگزینی بهرهبرداری شدند و پارسل شاهد مقایسه شد. برای این منظور پارسل شاهد و بخشهایی از پارسلهای مجاور آن در راشستانهای سری موزیسای جنگلهای هفتخال نکا انتخاب شدند. نمونهبرداری در شبکهای به ابعاد 150 در 200 متر در قطعات دهآری صورت گرفت. قطر برابرسینۀ همۀ درختان قطورتر از 5/12 سانتیمتر و ارتفاع 8 درخت اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که از سال 1380 تا سال 1398 فراوانی راش در پارسلهای بهرهبرداریشده از 51/81 درصد به 2/96 درصد افزایش و فراوانی ممرز از 41/14 درصد به 9/2 درصد کاهش یافت. فراوانی راش در پارسل شاهد از 9/89 درصد به 7/93 درصد رسید، ولی در فراوانی ممرز تغییری ایجاد نشد. متوسط تعداد در هکتار، در پارسل شاهد از 5/275 اصله به 83/245 اصله کاهش یافت، ولی در پارسلهای بهرهبرداریشده از 32/259 اصله به 81/315 اصله افزایش یافت. حجم در هکتار در قطعات بهرهبرداریشده از 47/481 سیلو به 31/426 سیلو کاهش یافت، ولی در پارسل شاهد از 4/454 سیلو به 27/528 سیلو در هکتار افزایش یافت. هر دو عرصۀ تحت بررسی دارای ساختار ناهمسال تقریباً منظم بودند. ساختار حجمی در هر دو عرصه نزدیک به نرمال بوده است. در مجموع بهجز قطر برابرسینه، تفاوت بین پارسل شاهد و تودههای بهرهبرداریشده در دیگر پارامترهای تحت بررسی معنیدار نشد. در واقع بهرهبرداری از جنگل به شیوۀ تکگزینی در جنگل تحت بررسی سبب تخریب نشد.
ارزیابی
بهرهبرداریشده
تحت مدیریت
راش
شاهد
2021
09
16
209
220
https://www.ijf-isaforestry.ir/article_136943_ef4de14a2245bcd7f24e5c52818015e3.pdf